وسط تمام خستگیها و ناامیدیها و دوریها یه جایی هست که چارزانو میشینم کف زمین و میگم دیگه نمیتونم ادامه بدم. دیگه خسته شدم. کافیه این همه رفتن و نرسیدن. یه کاری بکن برسیم. یه کاری بکن بشه. یه چیزی بگو دلم گرم بشه. برام حرف میزنه. برنامههاش رو برام میگه. دونه به دونه. با جزییات. میگم قول بده بهم. میگه قول مردونه. بعد انگار یهو آفتاب میشه. برفها آب میشه. هوا گرم میشه. دلها گرم میشه. دلها سبز میشه. دلها که سبز بشه همه چی خوب میشه...
برچسب : نویسنده : 6pink-applea بازدید : 48